با عرض سـلام و تبریـک ســال نـو فـاطمی و تسـلیت شــهادت

حضـرت زهــرا (س) خدمـت همه عـزیزان

در ابتدا از دوست و همکار عزیزم بسیار سپاسگزارم که وب را در غیاب من

بروز کردند...بله تموم شد....خادمی ای که مدتها در انتظارش بودم تمام شد...

هییییییییییی......

بهترین موقعیت برای تسکین روحیه،خودسازی،خودباوری،...بود.........

درسته آنطور که باید خدمت میکردم نشد اما ان شاءالله شهدا بی جواب نخواهند

گذاشت....روزهای اول خادمی بهتر بود ولی بعد از یه اتفاق باورنکردنی دیگر آنطور

که باید میشد؛نشد....اما به هر نحوی که شد و هرکاری که میتوانستم انجام دادم....

برای همه عزیزان پیشنهاد میکنم حتما و حتما یا به عنوان خادمی و یا به عنوان زائر

حتی یک شب هم که شده در شلمچه بمانید......بخدا قلم قاصر است از وصف حال و

هوای غروب و شب شلمچه و یا به عبارتی کربلای ایران........که واقعا کربلاست.....

کربلایی که در هر قدمش خون 20 الی 25  شهید گلگون کفن ریخته است.....

هییییییییییییی.......

من که هر قدمی برمیداشتم عرق شرم میریختم به خاطر شرمندگی ام از شهدا...

به خاطر خیلی چیزها.......

دیگر نمیتوانم چیزی بگویم.......فقط ان شاءالله شهدا هممون رو ببخشن و شفاعت

شهدا نصیب همه ما بشود ان شاءالله........

یاعلی




تاريخ : 5 / 1 / 1389برچسب:سلام,خادمی شهدا, | | نويسنده : ساده دل |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 37 صفحه بعد