کجاست دوران کودکی مان....دورانی پر از شادی و نشاط......دوران همدلی......

دوران باهم بودن......دوران ....

آه عجب دورانی گذشت........امان از این دوران سخت و نفس گیر......

کجاست آن شادی و هیجان و همدلی و باهم بودن؟؟؟؟؟؟

آری همه غرق در دنیای فانی شده ایم و همه چیز را فراموش کرده ایم........

حتی خدا....حتی آفریدگارمون رو هم فراموش کرده ایم........

خیلی بی انصافیم خیلی......

بیایید با یاد خدا باز هم در کنار هم باشیم......

درست است از همدیگر رنجیده ایم.....درست است دل همدیگر را شکستیم.......

درست است یاور همدیگر نماندیم و در مشکلات همدیگر را تنها گذاشتیم......

درست است در حق همدیگر خیلی خیلی بدی کردیم......

اما

خواهش میکنم بیایید در سال جدید همدیگر را ببخشیم و مثل دوران کودکی مان

یار و غمخوار همدیگر باشیم و هیچ وقت همدیگر را تنها نگذاریم

البته با یاد و توکل بر آفریدگار مهربانمان.......

خواهش میکنم .......

من همینجا به نوبه خودم از همه ی عزیزان و دوستان استدعا دارم و

خواهش میکنم بنده حقیر و حقیر و حقیر را به خاطر همه بدی ها ببخشید....

میدانم لایق بخشش نیستم اما خواهش میکنم بزرگواریتان را

بیش از پیش ثابت کنید (البته بزرگوار هستید).........

تقدیم به همه عزیزان و بزرگواران

منتظرتون هستم

یاعلی




تاريخ : 6 / 1 / 1394برچسب:یاد کودکی بخیر,بخشش, | | نويسنده : ساده دل |

اولین پنجشنبه سال هست و

به یاد همه شهدا و امواتمون الفاتحة مع الصلوات .




تاريخ : 6 / 1 / 1394برچسب:شهید اکبری, | | نويسنده : ساده دل |

با عرض سـلام و تبریـک ســال نـو فـاطمی و تسـلیت شــهادت

حضـرت زهــرا (س) خدمـت همه عـزیزان

در ابتدا از دوست و همکار عزیزم بسیار سپاسگزارم که وب را در غیاب من

بروز کردند...بله تموم شد....خادمی ای که مدتها در انتظارش بودم تمام شد...

هییییییییییی......

بهترین موقعیت برای تسکین روحیه،خودسازی،خودباوری،...بود.........

درسته آنطور که باید خدمت میکردم نشد اما ان شاءالله شهدا بی جواب نخواهند

گذاشت....روزهای اول خادمی بهتر بود ولی بعد از یه اتفاق باورنکردنی دیگر آنطور

که باید میشد؛نشد....اما به هر نحوی که شد و هرکاری که میتوانستم انجام دادم....

برای همه عزیزان پیشنهاد میکنم حتما و حتما یا به عنوان خادمی و یا به عنوان زائر

حتی یک شب هم که شده در شلمچه بمانید......بخدا قلم قاصر است از وصف حال و

هوای غروب و شب شلمچه و یا به عبارتی کربلای ایران........که واقعا کربلاست.....

کربلایی که در هر قدمش خون 20 الی 25  شهید گلگون کفن ریخته است.....

هییییییییییییی.......

من که هر قدمی برمیداشتم عرق شرم میریختم به خاطر شرمندگی ام از شهدا...

به خاطر خیلی چیزها.......

دیگر نمیتوانم چیزی بگویم.......فقط ان شاءالله شهدا هممون رو ببخشن و شفاعت

شهدا نصیب همه ما بشود ان شاءالله........

یاعلی




تاريخ : 5 / 1 / 1389برچسب:سلام,خادمی شهدا, | | نويسنده : ساده دل |

شلمچه،طلائیه،....دارم میام

با سلام خدمت همه عزیزان؛

بالاخره انتظار به سر رسید و مجوز شهدا رسید...

ان شاءالله فردا راهی مناطق عملیاتی جنوب کشور برای خادمی شهدا هستم.

نمیدونم با چه رویی برم......نمیدونم چطور لیاقت پیدا کردم و ....

فقط بازم مثل همیشه شرمنده و روسیاهم.....

شرمنده همه عزیزان نیز هستم اما عاجزانه از همتون حلالیت میطلبم......

خواهشمندم حلال کنید....

نائب الزیاره همتون خواهم بود ان شاءالله.....

یاعلی




تاريخ : 19 / 12 / 1393برچسب:شلمچه،طلائیه،,,,,دارم میام, | | نويسنده : ساده دل |

خـــــــدایا ناامـــیدم مـــکن...




تاريخ : 18 / 12 / 1393برچسب:الهی,راهیان نور,خادمی, | | نويسنده : ساده دل |

در بین آن دیوار و در ای فدایی حیدر            دادی تو شش ماهه پسر بهر یاری حیدر

یا علی قبر پرستویت کجاست؟                        آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟

 

ضمن عرض سلام و تسلیت ایام فاطمیه به همه شما عزیزان؛

میخواستم از همتون عاجزانه خواهش کنم بیایین حرمت این ایام رو نگه داریم....

بیایید لااقل تو این ایام دل امام زمان(عج) رو نشکنیم.......

آقا جانم خودش صاحب عزاست و دلش پر از غم و غصه است حالا ما هم بیاییم 

دلش رو بشکنیم؛آخه بد نیست؟بخدا نامردیه........شما رو قسمتون میدم به هرکی

که دوس دارین بیایین حرمت این ایام رو نگه داریم و دل مولا رو نشکنیم......

از صبح تا حالا به هر وبی که سر زدم همشون آهنگای شاد و....گذاشته بودن انگار

نه انگار که مادرمون رو تو کوچه زدن و ....بابا بی انصافا زبونم لال اگه عزیزتون رو از

دست بدین براش عروسی میگیرین؟؟؟

بابا مادرمون رو از دست دادیم...میدونید که اگه حضرت زهرا(س) نبود ما هم نبودیم:

" طبق حدیث قدسی خداوند به پیامبر اکرم فرمود که لولاک لما خلقت الأفلاک ، اگر

تو نبودی آسمان ها را نمی آفریدم ،و لولا علی لما خلقتک ،اگر علی نبود تو را خلق

نمی کردم ،ولولا فاطمه لما خلقتکما ،اگر فاطمه نبود شما دوتا را خلق نمی کردم. "

دیگه چیزی نمیتونم بگم فقط بازم خواهش میکنم ایام فاطمیه رو فراموش نکنید.....

       دلم را با غم مادر نوشتن                             غبار چادر خاکی نوشتن

       خدا بر بیرق عشاق زهرا(س)           نوشت این طایفه شاه بهشتند

                   فدای چشمای گریونت آقاجون . . .




تاريخ : 14 / 12 / 1393برچسب:حرمت ایام فاطمیه رو نگه داریم, | | نويسنده : ساده دل |

سلام

بنابه دلایلی مجبور بودم وب رو حذف کنم و حذف کردم اما یکی از

دوستان صمیمی بنده دیشب وب رو برگردونده و دیگه هیچی.......

مجبورم کرده که به روز کنم و دیگه از این کارا نکنم.....میدونم از

دستم ناراحتیدو میگید دیوانه شدم و.... ولی بخدا مجبوربودم...

 

حرف های دلم را هرگز کسی نمی فهمد !

                فقط روزی مورچه ها خواهند فهميد…

                             روزی که در زير خاک گلويم را به تاراج می برند....

 

از همتون عذر میخوام و ممنونم از اینکه باید بازم منو تحمل کنید.....

موفق و سربلند باشید

یاعلی




تاريخ : 10 / 12 / 1388برچسب:سلامی دوباره, | | نويسنده : ساده دل |

امـــروز

میان این همه گریـه...

فقط برای تـو...به شوق تو می نویسم .

اگر که حال من اینست :

- اینجا دور و ناصبور و بی طاقت -

برای تـو مانده ام ؛ اگرچه بـی تـو چنینم...!

ز من مخواه که آرام شوم ، دل به لحظه بسپارم

تـو خوب می دانی...

دلــــم که بی نگاه تو ماند ، حال و روز لحظه همین است ...

 

مـرا ببــخش ...




تاريخ : 4 / 12 / 1393برچسب:مـرا ببــخش, | | نويسنده : ساده دل |

آدمی اگر پيامبر هم باشد، از زبان مردم آسوده نيست !!

زيرا اگر بسيار كار كند، می گويند: احمق است !!

اگر كم كار كند، می گويند : تنبل است !!

اگر بخشش كند، می گويند: افراط كند !!

اگر جمع گرا باشد، می گويند: بخيل است !!

اگر ساكت و خاموش باشد ، می گويند : لال است !!

اگر زبان آوری كند می گويند: پرحرف است !!

اگر روزه برآرد و نماز شب گذارد، می گويند : رياكار است !!

اگر نكند، می گويند : كافر است و سست دين !!

پس نبايد به مدح و ثنای مردم اعتنايی كرد، و جز از خداوند نبايد از کسی ترسيد

پس  آنچه باشید که دوست دارید.

 

شيــخ بهـايــی




تاريخ : 2 / 12 / 1393برچسب:آدمی اگر پیامبر هم باشد, | | نويسنده : ساده دل |

کـاش مـیـشـد بـفـهـمـی...

ایـن روزهـا چـقـدر هـوایـیـت شـدم...

کـاش لا اَقـَل مـیـتـونـسـتـی اشـک هـایـی کـه از فـَراقـت،روی گـونـه هـام

مـیـلـغـزن پـاک کـنـی...

این روزها دیگر هر صدایی که می آید منتظرم تا تو باشی

آتشی در سینه دارم که جز با دیدن رویت آرام نمی شود

آه....چه طولانی شد این عطش!

چقدر جانگداز است این فراق......!!

و بـی قـرارتـر و دیـوونـه تـر از هـمـه زمـان دلـم مـیـخـواهـدت......




تاريخ : 23 / 11 / 1393برچسب:کمی عاشقانه,عشق, | | نويسنده : ساده دل |

مردم شهری که همه در آن می لنگند..

به کسی که راست راه میرود می خندند..!

(انسان عادت دارد؛ چیزی را که نمی فهمد مسخره می کند)




تاريخ : 17 / 11 / 1393برچسب:مردم شهری که همه در آن می لنگند, | | نويسنده : ساده دل |

خدایا شکرت که دوران نقاهت را به سلامتی دارم طی میکنم

ولی فقط یه خواهش دارم اونم این که :




تاريخ : 16 / 11 / 1393برچسب:خدایا،دوران نقاهت, | | نويسنده : ساده دل |